کد مطلب:161215 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:245

پناه مردم
اسامة بن زید، از یاران پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم بود و در حال احتضار به سر می برد. امام حسین علیه السلام به دیدار وی شتافت و از وی عیادت كرد. در این اثنا، حسین بن علی علیه السلام از او دلجویی نمود و از مشكلاتش پرسید. اسامه گفت: غم و غصه ی شدیدی دارم و آن قرض سنگینی است كه بر عهده ی من است. مبلغ آن 60000 درهم است! حضرت وعده داد كه


آن را بپردازد. اسامه گفت: می ترسم قبل از پرداخت قرض بمیرم. امام حسین علیه السلام فرمود: «نگران مباش، من آن را بزودی می پردازم» و چنین نیز كرد و قرض سنگین او را پرداخت نمود. [1] .

روزی دیگر، عربی وارد مجلس آن حضرت شد و گفت: ای فرزند پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم! مبلغ 10000 درهم قرض دارم و نمی توانم آن را بپردازم و جز تو پناهی ندارم؛ زیرا شما اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هستید و در نزد مردم عزیز و گرامی می باشید. لطفا به من كمك كنید. سالار شهیدان چون این سخنان را شنید، تمام قرض های او را پرداخت كرد و عرب با تمام شادی و خوشحالی حضور حسین بن علی علیه السلام را ترك گفت و اظهار داشت: به حق كه شما جانشین پیامبر و امام روی زمین هستید. [2] .


[1] جلاء العيون شبر ج 2، ص 24.

[2] بحارالأنوار، ج 44، ص 196.